عدد ابجدی: 1286 "الغفور" به معنی آمرزنده و پوشاننده ی گناهان است و مداومت بر این اسم سبب برطرف شدن وسواس می شود. نیز اسم «الغفّار» نیز به همین فایده و معنی است و اگر کسی در روز جمعه صدمرتبه این اسم را بگوید و بعد از آن بگوید: «اللهُمَّ اغفِرلِی یا غَفّارُ» یا به روایتی: «یا غَفّارُ اغفِرلِی ذُنُوبی»، خداوند گناهان او را می آمرزد. همچنین حامل این مربّع که موکِّل بر این اسم «لوغائیل» و مَلَک سِفلی «عرقویوش» است:
 

312

326

323

320

324

319

313

325

318

321

328

314

327

315

317

322

  شکل شماره(1)

پژوهه در مفهوم العَفُوّ، الغَفور از مترجم

«العَفُّو» از اسمای خداوند و به معنی «درگذرنده» می باشد که وزن صرفی آن- صیغه ی مبالغه- دلالت بر کثرت آن دارد. این اسم در قرآن کریم پنج مرتبه استعمال شده که در تمام موارد با اسم «غفور» قرین گشته است. اسم "عَفُّو" از گونه ی اسمای جمالی خداوند است که گویای رحمت امتنانی وی می باشد؛ با ظهور سلطنت این اسم نتایج سوء افعال عباد محو می گردد. البتّه در اینجا باید بدین نکته توجّه داشت که امور مورد عفو الهی فقط از زمره ی اموری محسوب می شود که موجب تغییر استعداد باطن عبّاد نگشته باشد چه این امور تحت سیطره ی اسم منتقم قرار خواهد گرفت. "امام محمّد غزالی" در مقام فرق بین «عفو» و «مغفرت» بر این باور می باشد که منزلت «عفو» بیشتر از مغرفت می باشد زیرا در "مقام عفوّ" کل مسأله محو می گردد در حالی که در "مغفرت" مسأله ی مورد نظر پوشیده می گردد پس "بخشش در عفو" بیتشر از "مغفرت" است.

روزی "رسول خدا" صلی الله علیه و اله و سلم عرضه داشت: «یا کریم العفو» یعنی ای خدایی که از خطای بندگان کریمانه گذشت می کنی. جبرئیل که حاضر در محضر بود عرض کرد: ای "رسول خدا" آیا تفسیر "کریم العفو" را می دانی؟ تفسیر آن چنین است: خداوند تبارک و تعالی از گناهان انسان بر اساس رحمتش درمی گذرد و همانها را بر اساس کرمش تبدیل به حسنات می فرماید.

آری خداوند تبارک و تعالی «ستّارالعیوب» است ولی مبادا که از کرم و فضلش سوء استفاده کنیم. این درست است که کرم و مغفرت حقتعالی برتر از گناه ماست و هر قدر گناهان ما زیاد باشد بازچون قطره ای در برابر دریای بیکران رحمت اوست ولی نباید فراموش کرد که عفو و مغرفت او به کسی تعلّق می گیرد که در اثر کثرت گناهان تمامی صفحه ی دلش سیاه و تاریک نشده باشد.

"امیرالمؤمنین علی" علیه السلام جمعی را معرفی می کند که یله و رهاشده هستند مثل مریضی که طبیب او را جواب کرده و دیگر امید به بهبودی و سلامتی وی نمی باشد.

دشمن ترین اشخاص نزد خدا بنده ای است که خداوند او را به حال خود گذاشته باشد به طوری که از راه راست قدم بیرون نهاده، بی راهنما سیر می کند اگر به سوی زراعت و کشت دنیا دعوت شود عمل می کند و اگر به سوی زراعت و کشت آخرت خوانده شود، کاهلی می نماید. «نهج البلاغه، خطبه ی 103»
در تفاوت میان «عفو» و «غفور»، بعضی گفته اند: «عفو» اشاره به بخشش خداوند است و «غفور» اشاره به پوشش گناهان است، زیرا ممکن است کسی گناهی را ببخشد امّا هرگز آن را مکتوم ندارد، ولی خداوند، هم می بخشد و هم مستور می سازد. بعضی نیز «غفران»را به معنی پوشاندن شخص از عذاب معنی کرده اند که مفهوم آن با «عفو» متفاوت است هرچند در نتیجه یکی است.

درباره ی تفاوت میان «عفو» و «صفح» و «غفران»، با توجه به مفهوم لغوی آنها آیه ی 14 سوره ی تغابن سلسله مراتب بخشش گناه را بیان می کند، زیرا «عفو» به معنی صرف نظرکردن از مجازات است و «صفح» مرتبه ی بالاتری است، یعنی ترک هرگونه سرزنش، و «غفران» به معنی پوشاندن گناه و به فراموشی سپردن است.

 
نویسنده: ملاحبیب الله شریف کاشانی
مترجم و شارح: استاد محمد رسول دریایی

منبع: شریف کاشانی، ملاحبیب الله؛ (1383)، خواص و مفاهیم اسماء الله الحُسنی(نامهای زیبای خداوند)، ترجمه ی محمدرسول دریایی، تهران: نشر صائب، چاپ ششم